دنیایی بهتر بسازیم

yasbanafsh_ واقعا این رنگ بسیار مورد علاقه من' امروز یکی از دوستانم به خانه ما امد و ناخن های من را ترمیم کرد. و خوب کارش حرف نداشت. وقیمتش مناسب بود. چون سالن را بسته اند. و به اصرار من قبول کرد. جالب اینه که من دیگه هیچ عکسی از زندگی شخصی ام توی اکانت شخصی ام نمبگذارم و نخواهم گذاشت' چون توی مدت قرنطینه خیلی از مثلا دوستها سر همین کاشت ناخن خیلی راحت به خودشان اجازه دادند قضاوت کنند و حرفهایی بزنند که جالب نبست. خوب همه انهایی که میدونستم چندان ادمهای جالبی نیستند بلاک کردم. ولی دیگه اصلن برام خوشابند نیست. یک مصاحبه از امید دانا که همینجا هم گذاشتم باعث شد یکسری بی ادبی کنند یک سری دفاع' کار به جایی رسید که تلفنی طرف به من زنگ زد که به دوستانت بگو احترام نگه دارند. (به حودش نگفت) ' و به خالا همسر هم حمله کرده بود' خیلی برای من عجیب بود.
داستان جی بود؟ ابنکه یکبار فقط یکبار یک نفر امد و گفت در تلویزیون هلند میگویند صبر و روحیه را از مردم ایران یاد بگیرید . منم پست کردم چون دیدم اولین بار یک نفر یک حرف خوب زد.
و حال انکه انفدر بین دوستها درگیری شد که بیدار شدم دیدم همسر ' پست را پاک کرده. حتی زیر پست خود امید دانا انقدر جنجال نشده بود که زیر پست من.
حتی سر تولد مادربزرگ همسر یک فروردین ' یک نفر ار همکاران قدیم که ابدا هفت سال است با من حرف نزده امد گفت که به چه حقی جشن گرفتی' و خوشحالی . اصلن چرا تو این شرایط که مردم دارند پدپر میشوند برای خودتون جشن میگبرید' گفتم تنها دلخوشی مادربزرگ همسر و پدربزرگ کمی خنده و شوخی باما است. انهم دریغ کنیم؟ ماتم گرفته تولد ۸۱ سالگی مادربزرگ را میرفتم با لباس سراسر سیاه؟ خلاصه من یک سری افراد مجسمه سکوت را که یوهو سر و کله شان پیدا شد را شناختم و بلاک کردم. حس میکنم بیدار شدم. اگر یک عکس ساده با یک خانم مسن انقدر کسی را عصبی میکند . من اصلن گفتم چه وقت من ندارم اصلا که عکس بگذارم. بهتر که نگذارم.
خلقت هر کس با هر کس فرق دارد. بعضی ها دوست دارند خود و احساس خود را ابراز کنند و شادی و هیجانشان رامنتقل کنند ' اما کرونا به من اموخت مجسمه های سکوت بی دلیل سکوت نیستند‌ .